Wednesday, October 4, 2006

خواهر کوچیکه تلفن کرده به مامان که: «بیا دیگه! اگه یه چند روز دیگه کرمان بمونی، وقتی برگردی به جای من یه بشکه می بینی.»
این هم دست مزد ماست، عوض تشکر از اینکه اینقدر خوب به وضع خورد و خوراکش می رسم، رفته شکایتم رو کرده! تا من باشم دیگه اینقده تنوع غذایی براش ایجاد نکنم!